معنی از اقوام آسیایی
حل جدول
هندی
ازبک
از اقوام زردپوست آسیایی
تای
تاى
یوزپلنگ آسیایی
یوزپلنگ ایرانی
یک زیرگونهٔ بهشدّت در معرض خطر انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود. در حال حاضر این یوز به عنوان نمادی در لباس تیم ملی فوتبال ایران است.
از سال ۱۳۹۰ که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی شروع شد تعداد اینگونه از ۳۳ قلاده به ۷۵ قلاده رسیده و این نشان دهنده تأثیر این پروژه بودهاست
کشور آسیایی
بنگلادش
لغت نامه دهخدا
اقوام. [اَق ْ] (ع اِ) ج ِ قَوْم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بمعنی خویشاوندان و فرقه ها و گروهها و طایفه ها. (ناظم الاطباء):
چشم از آنروز که برکردم و رویت دیدم
بهمین دیده سر دیدن اقوامم نیست.
سعدی.
و رجوع به قوم شود.
سنگ آسیایی
سنگ آسیایی. [س َ] (حامص مرکب) سنگ آسیا بودن:
تو را بس باد ازین گندم نمایی
مرا زین دعوی سنگ آسیایی.
نظامی.
رجوع به ماده ٔ قبل شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
ارحام، اقربا، بستگان، خویشان، وابستگان،
(متضاد) اغیار، بیگانگان
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع قوم، خویشان، طایفه ها
فرهنگ معین
(ص نسب.) منسوب به قاره آسیا، اهل قاره آسیا (یکی از پنج قاره کره زمین).
فرهنگ عمید
قوم
فرهنگ واژههای فارسی سره
تیره ها
فارسی به عربی
اقرباء
واژه پیشنهادی
اقوام الیکایی، اقوام رامه ای، قالیبافی، چهارطاقی، اقوام فارس، اقوام ترک و آذری، اقوام لر، اقوام عرب، اقوام کومشی
معادل ابجد
248